فاصله گرفتن نرخ سود بانکی از تورم موجود بوده است، به نحوی که تورم 40 درصدی در کشور اتفاق افتاده بود، اما نرخ سود بانکی زیر20درصد قرار داشت.
در این شرایط انگیزه مردم برای خارج کردن سرمایه های خود ولو کم از بانکها تقویت میشود تا شاید بتوانند در این بازارها به سود دست یابند. بیگمان خروج بی ضابطه منابع از بانکها، بازارهای دیگر را آشفته میکند، همانند اتفاقاتی که در سالهای گذشته در اقتصاد کشور رخ داد و دیگر بازارهای اقتصادی کشور با هجوم دیوانه وار نقدینگی بسیار متلاطم شد و افزایشهای صد درصدی را به وجود آورد، در چنین وضعیتی مردم عادی به التهابها دامن میزنند و اقتصاد دچار شوکهای بزرگی شده ، بی تردید تولید در چنین وضعیتی همچنان مغفول میماند. در این میان به نظر میرسد، تصویب قوانین جدید برای کاهش دو درصدی نرخ سود بانکی در حال حاضر منطقی است. بی تردید در یک بازار سالم و در شرایط عادی، کسب سودهای بالاتر سخت میشود، اما حال که نرخ تورم به زیر 16درصد رسیده است، ضرورت کاهش نرخ سود بانکی احساس میشد.
مسلماً اتخاذ چنین تصمیماتی بسیار حساس و سرنوشت ساز است؛ زیرا یک تصمیم نامناسب و غیر کارشناسی سبب خروج منابع از بانکها میشود و افزون بر مواجهه بانکها با کمبود منابع، بازارها نیز با هجوم نقدینگی از خروجی پس اندازهای بانکی روبهرو شده و عرصه های مختلف اقتصادی دچار آشفتگی و تورم میشود.
کاهش نرخ سود دو درصدی و رسیدن آن به 20درصد پیامدها و تأثیرات سوء خاصی را بر اقتصاد کشور تحمیل نمی کند و از سویی سبب کاهش نرخ تسهیلات برای تولید کنندگان میشود، به شرطی که منابع به صورت واقعی به سمت تولید هدایت شود.
به هر حال این یک واقعیت است که با نرخ سود 10 درصدی تولید، بانکها تمایلی به ارایه تسهیلات به تولیدکنندگان نداشته و به دنبال یافتن بخش مطمئن تری برای وصول اقساط تسهیلات خود میباشند، در این حالت تاجران، بازرگانان و دلالان در اولویت بانکها قرار میگیرند که این مسأله ضربه مهلکی را بر پیکر نحیف تولید وارد میکند.
ضمن اینکه میدانیم تولید پس از نوسانات ارزی سال 91 نیاز بیشتری به مراقبت، دقت و تقویت دارد و در این وضعیت لازم است دولت با ارائه تسهیلات و ارایه یارانه از محل 5200 میلیارد ریالی هدفمندی یارانه ها به تولید کمک نماید و در راستای تقویت و رشد تولید گام بردارد، قطعاً تقویت تولید به خود بانکها نیز سود میرساند. سرمایه گذاری در بانک برای سپرده های بلند مدت و کوتاه مدت، شامل سرمایه های خرد و کلان میشود، به هر حال مشخص است که سرمایههای خرد از آستانه تحمل کمتری برخوردارند و با کوچکترین تحریکی این سرمایهها از بازاری به بازار دیگر انتقال داده میشوند، بنابراین لازم است به تحرکات این گروه از سرمایه گذاران بسیار توجه شود تا حداقل خروجی از بانکها اتفاق بیفتد.شایان ذکر است، اگر خروج سرمایه های کم به سمت تولید و فعالیت اقتصادی هدایت شود، بیگمان مفید خواهد بود و فعالیت اقتصادی متناسب و موجهی میتواند عایدی بیشتری را نصیب سپرده گذاران کند، اما اگر سرمایه های خرد به سمت دلالی هدایت شوند، قطعاً بیشترین آسیب را به اقتصاد کشور وارد میکنند. بی تردید تنها بازاری که جذب پول در آن بر تورم اثر منفی ندارد، بازار سرمایه است؛ زیرا هر چه قدر پول از بازارهای مختلف حتی از نظام بانکی به سمت بازار بورس حرکت کند، به کاهش تورم و رونق تولید و تقویت شرکتها و گروه های موجود در بازار سرمایه میانجامد که هدایت سرمایه های خرد به سمت بازار بورس میتواند بر تولید بیشتر و تقویت تولید و اشتغال کمک کند.
* اقتصاددان
نظر شما